دین زرتشت با وجود قدمتی چند هزارساله به طور خاص در دو کشور ایران و هندوستان به حیات خود ادامه می دهد.در ایران از دیرباز مرکزیت زرتشتیان در استان یزد و شهرهای حاشیه کویر بوده است. در اوایل اسفندماه سال جاری و در ادامه بازدیدهای میدانی معابد ادیان مختلف سفری سه روز به شهر یزد در سطح دکتری انجام شد. در این سفر از دو زیارتگاه مهم زرتشتی(چَک چَک و پیرنارکی) ، آتشگاه و دخمه زرتشتیان در شهرهای اردکان، مهریز و یزد بازدید شد. هم چنین نشستی با حضور دکتر گوهری از انجمن زرتشتیان برگزار شد.آنچه در ذیل اشاره می شود مهم ترین نکاتی است که از دیدگاه من برای انتشار عمومی مناسب است و در این سفر جالب توجه بود:
1- در استان یزد حدود هشتاد زیارتگاه زرتشتی وجود دارد که قاعدتا همگی در یک سطح نیستند. مهم ترین این زیارتگاه ها عبارتند از چک چک که در 40 کیلومتری شهر اردکان قرار دارد و دیگری زیارتگاه پیرنارکی در حوالی شهر مهریز. یک قصه مشترک در میان زیارتگاه های زردشتی ارتباط تنگاتنگ آنها با فرزندان یزدگرد سوم است. گفته می شود که با تزلزل حکومت ساسانی و فرار یزدگرد سوم به سوی مرو دختران و پسران او هر یک در مناطق مختلف راه و به خصوص در حاشیه کویر مرکزی ایران آواره شدند و البته بیشتر آنها سرنوشتی شبیه به هم پیدا کردند: پناه بردن به شکاف کوهها و البته نجات آنها توسط کوه! یعنی کوه آنها را دربرگرفت تا به دست دشمن نیفتند. بر اساس این افسانه ها که هیچ گونه سندیت تاریخی ندارند و تنها پایه و اساسشان نقل تاریخی شفاهی و سینه به سینه است معابدی در کنار این کوه ها به یاد آنها بنا شد و حتی کراماتی را هم به آنان نسبت می دهند.دو تن از این دختران نازبانو و نیک بانو بودند که به ترتیب مقبره پیرنارکی و چک چک به یاد آنها بنا شد. زدشتیان جهان در روزهای 12 تا 16 مرداد در زیارتگاه پیرنارکی و از 24 تا 28 خرداد در چک چک اجتماع دارند که خواندن نیایش مهم ترین بخش عبادی مراسمات آنها را تشکیل می دهد. مخصوصا زیارتگاه چک چک از اهمیت خاصی برخوردار است و در عرف مردم به عنوان حج زرتشتی به شمار می رود که البته سند صحیحی ندارد. در این زیارتگاه ها هیچ گونه قبری وجود ندارد و صرفا بهانه ای برای گردهم آیی آیینی زرتشتیان است. اصولا میراث قابل توجه تاریخی جهت تایید ابعاد دینی زرتشت وجود ندارد و برخلاف ادعای کسانی که بر طبل باستان گرایی و بازگشت به دین کهن ایرانی می زنند هیچ بنای قابل توجه و مستند تاریخی برای این دین وجود ندارد. شاید این سوال به وجود بیاید که خرافه ها و افسانه در هر دینی وجود دارد و حتی اسلام هم از آن مصون نمانده است چه اینکه بسیاری از قدمگاه ها و چشمه های زیارتی موجود در کشور( با عنوان چشمه علی و...) از همین قبیل هستند و از اینرو جایی برای تنقیص و اشکال به دین زرتشتی نیست. در جواب باید گفت اگرچه در عملکرد متدیان به ادیان مختلف مواردی از خرافه یافت می شود ولی باید توجه داشت که در اسلام خرافات و افسانه های احتمالی هیچ گاه اساس اعتقادی و زیارتی را تشکیل نداده اند و همواره در حاشیه مانده اند. به دیگر سخن ما وقتی به زیارتگاه می رویم واقعا به زیارت یک قبر میرویم که دارای مستند تاریخی متواتر است و در بسیاری موارد قابل اثبات است در حالیکه در دین زرتشتی تمامی شعائر و زیارتگاه های آن فاقد اساس تاریخی اثبات شده است.
2- یک نکته جالب در نشست با انجمن زرتشتیان ایران، تاکید زردشت بر حجاب دینی است بدون وجود مفهومی به نام نامحرم. به دیگر سخن در این دین بر پوشش دائمی زن حتی در خانه و برای نزدیک ترین افراد توصیه شده است. البته در مقام اجرا ممکن است این آموزه با بی توجهی روبرو شود.
3- یکی از مقولات مهم در تحولات فرهنگی کشور ارتبا ط زرتشتیان و جریان پان ایرانسیم و باستان گرایی است. به طور مکرر این ارتباط توسط موبدان زرتشتی رد شده است. در این سفر نیز تاکید شد که دین زرتشت پذیرش جدید ندارد و گروه هایی که در فضای مجازی و یا شهرهای بزرگ خود را زردشتی می نامند مورد پذیرش انجمن زردشتیان نیستند. اگر چه توصیه به تبلیغ در گات ها ( سخنان زرتشت) مشاهده می شود ولی وجود وراثت زرتشتی هم برای آنها مهم است ( یعنی یک شخص زرتشتی باید والدین و به خصوص مادرش هم زرتشتی باشد) در فضای مدرنیته و برداشته شدن مرزهای فرهنگی و ازدواج های برون گروهی در بسیاری از موارد مادر زرتشتی نیست ولی پدر اصرار دارد که فرزندش زرتشتی به حساب آید که التبه در این موارد اظهار نظر نهایی با انجمن زرتشتیان است. در مورد جریان باستان گرایی هم باید گفت این جریان بیش از آنکه جریانی عقیدتی باشد و یا دغدغه ملیت داشته باشد یک جریان پر رنگ سیاسی است که زرتشتیان سعی می کنند وارد حواشی آن نشوند. درست به همین دلیل است که این جریان با اینکه در ماه های گذشته در صدد بودند جشن سده زرتشتی را همانند بزرگداشت تولد کوروش در پاسارگاد برگزار کنند اما در این هدف ناکام ماندند.